عشق در مشروب 🍷

پارت ۷ 🍷

میرا : دستش را کرد زیر لباسم و اروم به سمت بالا اومد که به گردنم رسید دستش را اروم روی گردنم کشید و از لب هام جدا شد و به سمت گردنم رفت و اروم میک زد خیلی اروم و مهربون بود بر خلاف جهیون اروم و با عشق میمکید .
اروم ازم جدا شد و دستش را اورد بیرون و اروم بغلم کرد و در گوشم گفت

- دوستت دارم بیب

یک لحظه کل بدنم لرزید منم دوستش دارم یعنی واقعا عاشق شدم

منم اروم گفتم

+ منم دوستت دارم و محکم بغلش کردم که یهویی لب هام را بوسید بعد ۲ یا ۳ مین از هم جدا شدیم و به هم نگاه کردیم که دستش را گرفتم و بردمش توی ماشین و سریع استارت زدم و به سمت خانه خودم بردمش اونجا که رسیدیم سریع در را باز کردم که یهویی یاد اوجما و ندیمه ها افتادم ( رفته بود خونه خودش گفتم اشتباه برداشت نکنید ) در را باز کردم که هم بهم سلام کردن

∆ سلام خانمممم خوش اومدید

اوجما اومد سمتم و بغلم کرد ( اوجما = ~ )

~ سلام دخترم خوش اومدی به خانه

+ ممنون اوجما دلم برات خیلی تنگ شده بود

~ منم عزیزم و اپم را‌ کشید که شیباسکی پرید بغلم و لیسم زد ( سگ خونگی اش یک سگ هاسکی است )
تهیونگ هنوز بیرون بود پس رفتم و کشیدمش داخل هودی پوشیده بود و خیلی جزاب شده بود ( پارت بعد عکس شیباسکی و صورت میرا و لباس ته ) وقتی اوردمش داخل همه چشم ها شون به سمت اون چرخید .

اوجما اومد سمتمون و گفت

~ دخترم نمی‌خوای معرفی بکنی ؟

+ عا راستی این دوستمه فقط ... (رفتم بغل گوشش)
تو را خدااااا به جهیون نگو

~ وا دختر مگه خوبم که بگم من بیست از تو دفعه قبل درد کشیدممم

بغلش کردم و تهیونگ را برد طبقه بالا و رفتم توی اتاقم و در را پشت خودم و اون بستم

با کمی عصبانیت اومد سمتم و گفت

- ......
دیدگاه ها (۰)

همونی که قولش را دادم 🍷🍷😉

عشق در مشروب 🍷

عشق در مشروب 🍷

عشق در مشروب 🍷

عشق در مشروب 🍷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط